دین وقومیت واحزاب سیاسی می تواند اسباب وحدت وپیشرفت باشد ومی تواند عامل تفرقه وجنگ وویرانی شود.
عاملی که این سه امرمهم را بهم پیوند می زند واسباب وعلت پیشرفت می شود عقل است.
ادیان الهی (اسلام بمعنای عام ازآدم تا خاتم) همه برپیوند انسانها وبافته شدن انسانها به همدیگرتاکید دارند. می خواهند مردم را درکنارهم وبا همدیگرمهربان باشند. گذشت به همدیگر و احترام متقابل وسلام به یکدیگرودید وبازدید ازهمدیگر وتعاون وهمکاری با هم وصدها عناوین بسیارمهم دیگرهمه گی براین رازالهی نهفته است که مردم بصورت امت واحد ویکپارچه دربیایند. واز حقوق یکسان وهمسان برخوردارباشند.
بخشش وکرامت به انسان؛جانشین خدا بودن؛کارگزار بودن جهان برای آدمی؛امانتدار بودن انسان ازاصول ثابت وتکوینی برای همه انسانهاست. نفس آدمی از هر نوع، سیاه و سفید، عرب و عجم، زن و مرد، در برابر خداوند دارای مقامی رفیع است. "وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ"( آیه 70 سوره اسراء).
انسان در برابر خداوند دارای دو مقام و جایگاه است: یکی مقام انسان ها در جریان تکوین و آفرینش و دیگری مقام انسان ها در سیر رشد از نقص به سوی کمال.
در مورد اول طبق بیان آیات و روایات بین نوع آدمی، سیاه و سفید، عرب و عجم، زن و مرد، فرقی وجود ندارد و تمام انسان ها دارای مقامی شریف و بلند مرتبه اند.
اما در مورد مقام دوم که در آن انسان دارای اختیار است، آدمی به مقدار بهره مندی از تقوا، دارای ارزش است. به عبارت دیگر، انسان ها همگی به هنگام خلق دارای مقامی یکسان اند، اما زمانی که دارای اختیار می شوند، هر یک به تناسب بهره ای که از تقوا دارند، دارای ارزش هستند. إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ (آیه 13 ؛ سوره حجرات).
قومیت ونژاد وتنوع اقوام وجغرافیا یکی ازشگفتیهای خلقت است. یعنی با اینکه همه ما ازیک پدر ومادر(آدم وحوا) هستیم ولی داری تنوع قومیت ونژادی هستیم که باعث شناخت ومعرفت ما به همدیگرشود. قرآن، تمام تبعیضهاى نژادى، حزبى، قومى، قبیلهاى، اقلیمى، اقتصادى، فکرى، فرهنگى، اجتماعى و نظامى را مردود مىشمارد و ملاک فضیلت را تقوا مىداند.
احزاب سیاسی یکی ازاختراعات مهم بشری است که توسط عقل جمعی بوجود آمده است. که نخبه گان جوامع با اساسنامه وطرح وبرنامه دورهم جمع شوند واحزاب مختلفی را طبق قانون تشکیل بدهند واینها افراد فرهیخته ای را که سالها تعلیم وتربیت سیاسی ومدیریتی دراحزاب دیده اند همراه با طرح های پیشرفت عملیاتی واجرائی به مردم معرفی کنند وقوای مختلف اجرائی رابدست بگیرند. احزاب اگردرست وبا برنامه صحیح حرکت کنند سبب شکوفائی مردم وکشورودولت خواهند شد.
لکن این سه امر مهم یعنی دین وقومیت واحزاب سیاسی که علت مهم پیشرفت مردم ودولت وکشوراست با ولایت وسلطه شیاطین جن وانس وگوش درازها ی انسان نما(مستکبرومنفعت طلب نفسانی ) سبب اختلاف وکشمکشها وجنگها وکشتارها شده است.
مهمترین علت فریب مردم وحکومتها افتادن در دام اختلافات دین واقوام واحزاب است. عواملی که می توانست سبب پیشرفت باشد به سبب اختلاف باعث انحطاط و عقب افتاده گی شد.
سوال مهم این است چرا؟
چون اگرمردمی وجامعه ای عقل جمعیشان وفردیشان رشد نکند بدام اختلافات دچار خواهند شد. عقل فردی افراد جامعه اگرخوب رشد کند به عقل جمعی واجتماعی می رسند.
متاسفانه چیزی که درکشورهای اسلامی وجود کامل و رشد کامل ندارد عقل جمعی است. شما ببینید افراد درکشورعراق ؛ پاکستان ؛افغانستان ؛ سودان ؛ و.... مومن ومتدین ویا انسان خوبی هستند لکن بدلیل نداشتن عقل جمعی دچارهزاران عقب افتاده گی بهداشتی ؛ پزشگی ؛ آموزشی ؛ فرهنگی ؛ اجتماعی ؛ شهروندی ؛ حقوق بشری؛ محیط زیستی ؛ معماری وشهرسازی و...هستند.(بعضی بیش از سه هزارشاخص برای پیشرفت کشورتعریف کرده اند. شاخص های علمی ؛ دینی ؛ فرهنگی ؛ اجتماعی ؛ سیاسی ؛ اقتصادی و...).
برای تبلیغ چندین باربه کشورپاکستان سفرکرده ام. درشهرکراچی یکدفعه مشاهد می کردی گوشه ای از شهرتیراندازی است . می گفتند بخاطراختلافات مذهبی(دینی) دو گروه درحال تیراندازی وجنگ خیابانی با هم هستند. فردا می دیدی کسی ترورشد می گفتند فلان حزب شخصی از فلان حزب را ترورکرد. بعد مشاهده می کردی درمحله ای دعوای شدیدی راه افتاده است که ابتدا دونفرازدوقومیت شروع به نزاع کرده اند وکم کم افراد دو قومیت دعوا ونزاع خیابانی را ادامه دادند درحدی که صدها نفرراهی بیمارستان می شدند.
عزیزانی که برای زیارت به عتبات عالیات واربعین به عراق سفرمی کنند ؛ تدین ومهربانی وپذیرائی و اخلاص فوق العاده حسینی(ع) را درمردم می بینند ولکن از عمق جان از وضعیت زیست وبهداشت وحمل ونقل وجاده وصنعت وآموزش و.... آنجا ناراحت می شوند. دلیل این همه فقروعقب افتاده گی همین است که در کناردین(حجت بیرونی) باید ازعقل (حجت درونی) هم استفاده کرد والا درکناربزرگترین وبا عظمترین وجوانان اهل بهشت هم که باشی وقتی از این راز الهی (عقل) بهره کافی و وافی را نبری درزیست عالم دنیا دچارهزاران مشکل می شوی ؛ واین سنت خالق عالم است.
آیا انسان وقتی مریض می شود نباید به دکترمراجعه کند و داشتن دین به تنهائی کافی است؟ هرانسانی وعاقلی می گوید: آری باید به دکترمراجعه کرد. ودر کنار آن دعا وتوسل و...یعنی دین ودینداری.
خوب حالا برای داشتن دکترنیازبه دانشگاه ؛ استاد؛ دانشجو؛ کتاب وصدها لوازم دیگرمی باشد واینها بدست نمی آید مگر باعقل؛همه زیست بشری اینچنین است.(موضوع کلان پروژه دین وعلم).
باید برای عقل کتابها نوشت. عقل یعنی همان که همه کس ازآن درک وفهم دارند وقدر مشترک تمای افراد بشراست. عقل را ازدیدگاههای علم ودین وفلسفه می توان توضیح داد و خوب است. ولی مراد ما بحثهای تخصصی برای عقل نیست بلکه عقلی که همه آن را می شناسند.
اگربشرعقلش را کمی بیشتر از حد معمول وعرف بشناسد وازآن استفاده کند وبکارببرد بسیاری از مشکلات بشر برطرف می گردد. هرجائی جنگی و عقب افتاده گی دیدید مطمئن باشید آنجا مشکل عدم اهمیت دادن به عقل است.
عقل را نباید مقابل دین ؛ یا عرفان وقلب واشراق ؛ یا علم ؛ یا تجربه و...قرارداد. بلکه عقل از منابع مهم برای بشروپیشرفت بشریت است.
با عقل سلیم دین و علم هم خوب دریافت می شود وارزش های اخلاقی خوب فهم وعمل می شود. انسانهای عاقل متدین نیز بهتردینداری می کنند. با عقل دین وعلم بهترترویج پیدا می کند. انسانهای عاقل اگراهل حزب وگروه هم باشند بهترعمل می کنند.
زیست انسانی وشرافت وحقوق شهروندی ورعایت عدل وانصاف وبشروانسان دوستی وارتباطات سالم وروابط عمومی بین انسانها وطبیعت همه با عقل سامان می گیرد.
رازالهی این است که بشراگرازحجت درونی خودش (عقل) بهره مند شد می تواند زندگی نسبتا خوبی برای خود دراین عالم خاکی وزمینی برقرارکند وبا انواع بلایا ومصیبت ها مبارزه وکنترل ومدیریت کند.(آدم عاقل از دین اکمل نیز برخورداراست).
چندین قرن کشورها وجوامع مسلمانی طلایه دار تمدن های بشری بوده است ؛ لکن بدلایلی امروزازتمدن بشری عقب افتاده است که ازدلایل مهم آن همین عدم توجه به بهره برداری کامل از عقل انسانی است.
اگرکشورهای اسلامی بخواهند عقب افتاده گی چند قرن اخیرخودشان را بنحوی جبران کنند تنها وتنها استفاده ازرازالهی است و آن عقل وعقلانیت است.
ای که هوشیاری ؛ به عقل کوشا بسی
چاکرا بگذرزجهل ؛ تا رسد فریاد رسی ( اللهم عجل لولیک الفرج)